قصه ای کاش ها ( ۲ )

آنچه ما را ساخته

 

دانه دانه سلول هایمان نیست

 

مولکول ها نیست

 

آنچه ما را ساخته

 

نگاه مان است

 

باورمان

 

اندیشه پنهانمان

 

ولی آنچه ما را در ذهن دیگران می سازد

 

نمایشمان است

 

و این برهه انگار

 

تنها زمان نمایش است

 

همه چیز پوشالی است

 

زندگی گم شده است.

 

 

بودن در نمایش دادن است

 

صحنه ؛؟

 

همین جاست

 

بازیگران ؛؟

 

همین مردمند

 

نقش ها ؛؟

 

همین آدم هایند

 

همین خنده های توخالی است.

نظرات 9 + ارسال نظر
جواد سه‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:52 http://dolaat.blogsky.com

سلام

مرسی از حضورت

انرژیه نظراتت

سلامه منو هم برسون

همیشه خوب باشی و در این صحنه ی روزگار...میون این همه بازیگر...خودت باشی

شادیت پایدار

سارا خانم سه‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 17:04 http://biriaaa.blogsky.com

سلام رفیق
شرمندم میکنی میایی با پیامهای پر محتوی و زیبا
شرمنده تر میشم وقتی میام میخونم ولی نمیتونم دو خط ادبی برات نظر بذارم معذرت سواد من در همین حده
من خوبم
دارم کم کم یاد میگیرم چطور به زندگی بخندم

حسرت پرواز سه‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 19:16

سلام.واقعا بهم لطف داری.با بودن شما دوستای خوبمه که زنده میمونم و زندگی میکنم.
به حضورتون افتخار میکنم.
همیشه ساد باشی...همیشههههه.
بای

همسایه :) سه‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 20:47

اگه خنده هات تو خالین
یا
فکر می کنی خنده های بقیه تو خالین
دیگه هیچ وقت به من نگو
بخند



منم هیچ وقت به تو نمی گم
بخند




بودن تو نمایش دادن نیست گلم
تو همونی که هستی
خود تو
مگه چند سال می توانی بازی کنی
و نقش آفرینی

آخرش هر چی باشی همونو نشون می دی
پس نگو زندگی گم شده


شاید خودمون گم شدیم
و
زندگی داره دنبالمون می گرده



بیا بلندتر بخندیم
تا
ضدای خندمون به گوشش برسه
این جوری زودتر پیدامون میکنه



:))))))))


مراقب خودت باش

همسایه چهارشنبه 16 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:06

علی جان سلام
خوبی گلم؟

راستش دوست دارم آپ کنم
ولی.....




(در گوشت می گم که کسی نشنوه!)
غمگینم
غرصه دارم
یه غم اومده تو دلم
هر کار کی کنم نمیره



ولی تو بخندیا
تو لبخند بزنیا
من به امید شادی تو میام اینجا
میام که با
صدای خندت غم خودم
یادم بره



مهربونم تو بخند :)

:) همسایه پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:04

سلام مهربونم
سلام عزیز

خوبی گلم؟



ببخش ناراحتت کردم
ببخش دلواپس شدی
ببخش


با دعای تو بود
الان خیلی خوبم
آروم شدم
فقط با دعای شما


صدای خندت روحمو شاد کرد
امیدوارم همیشه شاد باشی


مواظب خودت باش
من دلم آفتاب گرم حضورتو می خواد


:)
خنده یادت نره :)

شیرینت پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 23:07

مرا یارای بودن نیست
تمنای مرا دریاب،
تو ای آبی ترین پرواز...
به سوی خود رهام کن
برای عاشقی کردن.
صداهای مرا بشنو،
تو ای تنها ترین ماتم...
برای مرگ پروازم
مرا با من آشتی ده،
که شاید همدمی باشم
در این آشفتگی هایت
تو ای زیبا ترین سوگند لبهایم.....
سلام . خوفی؟

Sogand & No1 پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 23:31 http://www.nabze-kavir.blogfa.com



انسان همچون پلی است که برای تحمل بار تک تک لحظات زندگی آفریده شده است نه آنکه تمامی سنگینی بار یکساله را یک دفعه تحمل کند .

سلام.
به نظر من شرط داشتن یک وبلاگ خوب اینه که بتونی حرفای دلتو سر بسته بیان کنی! امیدوارم تو تونسته باشی...
موفقیت تو آرزوی منه...!
راستی من آپم...یه سر بیای بد نیست... شاید خوشت اومد.
اگرم چیزی نصیبت نشد، حداقلش اینه که دل ما رو با حضور گرم و باصفات شاد میکنی...!
منتظرم.
شاد باشی.

عاشق تر از همیشه پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 20:26 http://yeganehastibakhsh.blogfa.com

سلام
بروزم و منتظر حضور گرم و
نظرات قشنگ و ارزشمند شما.
در پناه حق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد