همه ما به عشق محتاجیم

همه ما به عشق محتاجیم

 

عشق به اندازه خوردن و آشامیدن بخشی از سرشت انسان است.

 

گاهی در تنهایی صحنه ای زیبا می بینیم بدون لذتی ؛ زیبا نیست وقتی کسی نیست با ما

 

باید از خود بپرسیم چند بار کسی از ما عشق خواسته است و ما روی برگردانیده ایم؟

چند بار تا کنون هراسیده ایم برای نزدیکی به کسی که دوستش داشته ایم؟

 

از تنهایی احتراز کن. تنهایی همچون اعتیاد به خطرناک ترین مخدر است.

اگر دیگر غروب برایت معنایی ندارد فروتنی پیشه ساز و درپی عشق برو.

و بدان هرچه بخشنده تر باشی بیشتر بهره مند خواهی شد.

 

 

جرج برنارد شاو (نویسنده) : با این سنگ چه می خواهی بکنی؟

 

اپشتاین (مجسمه ساز): نمی دانم. دارم در موردش فکر می کنم

 

شاو : یعنی تو برای الهام هایت نقشه می کشی؟فکر نمی کنی هنرمند باید آزاد باشد؟

 

اپشتاین : عقیده تو وقتی به درد می خورد که همه کار هنرمند پس از تغییر نظر مچاله کردن یک کاغذ پنج گرمی باشد. وقتی با چهار تن سنگ طرفی جور دیگری باید فکر کنی.

 

هر کسی بهترین راه انجام کارش را می داند. فقط کسی که با کار روبرو می شود می داند چه مسائلی در پیش است