یکی ( ۲)

برای تقسیم هدیه عشق

 

 تنها به  یکی نیاز است

 

بی کس عشق می خرد

 

و من بی کس تنها عشق می فروشم

 

فقط به خاطر تو

 

چرا که هستی

 

تو با منی

 

حتی اگر نخواهی.

 

 

تنها اگر یکی با ما باشد

 

ما را ببینید

 

ببیند که هستیم

 

کافی است

 

دیگر غمی نمی ماند

 

چرا که هر چه هست

 

شور حضور است

 

هوشیواری است

 

تجلی است.

 

 

اگر دستی دستی را می گیرد

 

چشمی به نگاهی پیوند می خورد

 

لبی به خنده نیمه باز رها می شود

 

بهر حضور توست

 

دلیل بهانه اش عبور توست

 

لطفش نزد وجود توست

 

کافی است

 

فقط خوب نگاه کنی.

 

 

اگر خوب نگاه کنی

 

کسی هست که شادیش

 

در گرو وجود تو نهفته است

 

به حضور تو وابسته است.

 

 

اگر جستجو کنی

 

کسی را می یابی

 

که به تمامی شادی توست

 

و نتیجه انتظارت.

 

 

اگر خوب نگاه کنی

 

یکی هست

 

یکی هست

 

یکی هست