من
نشسته ام اینجا
تنها
چشم بر دیوار
همجوار شب
در بستر خار
اینجا.
چشم هایم در حجاب تاریکی مرده
جانم از زخم خارها پاره پاره
روحم در فرار از تنهایی خردکننده آواره
نشسته ام
شب های بسیار
به امید
لبخندکی
اشارتی.
مگر مرا نیافریده ای
مگر ازآن تو نیستم
پس چه؟
دیگر آتشت چرا مرا؟
قهرت چرا؟
من از آن توام
مرا در امتحان وامگذار
من چون کودک گم شده رها شده از دست مادرم
ضجه می زنم
التماس می کنم
مرا در امن لطف دائم خود پناه ده.
به تاریکی شب که در نگاه او نشسته
سوگند
به زخم های خون چکان من که آتش را به لبان او وام داده
سوگند
به آوره گی روح من در تاب گیسوی مواج در دست باد
سوگند
سزای من این نباشد
هرچه وهم و خیال از آن من
فراق و تردید و عذاب از آن من
ابلیس مرا خود می خواند
و تو گفته ای بخوان:
« بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را»
و نگاه تو بر من
اگر گرمی حضورت
دست یاریت نباشد
من چه کنم با این همه؟
گر تو مرا نخواهی
چه کنم؟
گر مرا از خود ندانی
چه؟
گر مرا برانی
وای وای وای
دستم را بگیر
دستم را بگیر
گر تو بخواهی
حساب تمام است
آوار تمام است
فقر و واهمه تمام است
تمام .
من زیاد سخت نمی گیرم...
وبلاگت قشنگه... موافقم، لینکت می کنم!
وخدایی که در این نزدیکی ست....
موفق باشی و شاد
یا حق
سلام
چقدر شعرات قشنگن:) مثل صدای بارون
دلبر تو روز و شب بر در دل حاضر است
روزن دل برگشا منتظر یار باش
خدا هر جا که اجازه بدهیم زندگی می کند
دوست عزیز ازمطالب استفاده کردیم
به وبلاگ ما سر بزنید حتما استفاده کنید
اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما برسد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند
به علت حجم بالای عکسهای آموزشی ما شما 5 دقیقه صبر کنید تا وبلاگ ما لود شود خیلی خوشحال میشوم ازاین فرصت نهایت استفاده را ببرید
پیروز باشید به امید روزی که موضوع وبلاگهای من باعث ایجاد همکاری دو جانبه وبلاگهایمان شود
http://www.estekhdam.mg-blog.com
http://www.emailiranian.persianblog.ir
ورود برای 13 ساله ها ممنوع